دسته: سایر اختلالات
-
پارانویید: آزارِ خود و دیگران
—
“همه دروغ میگن، دارن علیه من نقشه میکشن… حتی دکترها!” حسن، مرد ۴۰ سالهای با چشمانی خسته و نگاهی مشکوک، پشت در مطب روانپزشک ایستاده است. دستانش را محکم به هم گره کرده و با صدایی آهسته اما پر از خشم میگوید: “من میدونم چیزی تو بدنمه… یه بیماری خطرناک! اما هیچکس نمیخواد قبول کنه.…
-
مامان فکر میکنه ما تو غذاش سم ریختیم
—
مادر، پسر، پدر همراه با خانم مرضیه وارد اتاق شدن وقتی که شروع به صحبت کردم فقط سرشو تکون میداد و میگفت هوم و حرفی نمیزد. پسر خانم مرضیه شروع به صحبت کرد:”مامان فراموشی داره و خیلی کم حرف هست الان 4 ساله که تحت درمان هست ولی بهتر که نشده هیچ بدتر هم شده،…