“وقتی در آسانسور بسته میشه، احساس میکنم دارم خفه میشم!”
روایت بیمار (امیر، 29 ساله، حسابدار):
امیر با دستانی مرطوب از عرق و چهرهای رنگپریده صحبت میکند، نفسهایش سریع و کوتاه است:
“از وقتی یادم میاد از آسانسور وحشت دارم. همین که در بسته میشه، قلبم شروع میکنه به کوبیدن، نفسهام سریع میشه و احساس میکنم دیوارها دارن بهم نزدیک میشن. دو بار پیش اومده که آسانسور بین طبقات گیر کرده و اونجا بود که فهمیدم واقعاً ممکنه از ترس بمیرم!”
علائم جسمی هنگام مواجهه:
- تپش قلب شدید و نامنظم
- عرق کردن شدید و لرزش بدن
- تنفس سریع و کم عمق
- احساس خفگی یا نزدیک بودن به مرگ
- سرگیجه و حالت تهوع
استراتژیهای اجتنابی:
- استفاده انحصاری از پلهها حتی برای طبقات بالا
- پرسیدن درباره وضعیت آسانسور قبل از ورود به ساختمان
- پرهیز از ساختمانهای بلندمرتبه
- عدم سفر با هتلهایی که آسانسور ندارند
- چک کردن مداوم دکمههای آسانسور قبل از سوار شدن
روایت همکار بیمار:
“امیر همیشه اول صبح خسته به محل کار میرسه چون مجبوره از پلههای 12 طبقه بالا بیاد. یکبار پیشنهاد دادم با هم آسانسور بیایم، آنقدر دستاش میلرزید که نتونست کارت رو جلوی سنسور بگیره. در نهایت من رفتم بالا و اون از پله اومد!”
“منطقاً میدونم آسانسور امنه، اما وقتی توش هستم، مغزم بهم میگه حتماً گیر میکنیم یا سقوط میکنیم. اگه مجبور بشم سوار بشم، اول تمام راهنمای اضطراری رو میخونم و دقیقاً میایستم کنار دکمهها!”
تأثیرات بر زندگی شغلی و اجتماعی:
- محدودیت در انتخاب محل کار (فقط ساختمانهای کمطبقه)
- انصراف از موقعیتهای شغلی بهتر در برجهای اداری
- کاهش مشارکت در رویدادهای اجتماعی در مکانهای مرتفع
- خستگی مزمن ناشی از استفاده مداوم از پلهها
- تحمل رنجش همکاران به دلیل تاخیرهای مکرر
فوبیای آسانسور (ترس از فضای بسته) یکی از انواع کلاستروفوبیا است که با روشهای درمانی مانند مواجهه تدریجی و CBT قابل درمان است.
دیدگاهتان را بنویسید